رفقای آتشین فصل اول قسمت ۲۰
بخش اول: هنگامی که بارش شدید باران در شهر باعث ایجاد سیل می شود، شهر تخلیه می شود و فایربادها به سرآشپز آل و سرآشپز پاوانی و دوک داکباس برای رساندن وعده های غذایی به افراد تخلیه شده در مرکز تفریحی شهر کمک می کنند. بخش دوم: با افزایش سطح آب در پناهگاه، فایربادز باید راهی برای فرار افراد تخلیه شده پیدا کند.
سایر قسمت‌های
قسمت ۱ info
بخش اول: رفقای آتشین باید به کمک هم ماشین جیدن، که در بالای درخت گیر کرده را نجات دهند. بخش دوم: در روز جشن آتش نشانی بچه ها به محل کار پدر بو می روند و مسئولیت پیدا می کنند تا از چهار توله سگ بازیگوش مراقبت کنند.
قسمت ۲ info
بخش اول: یک ماشین نقاش طرحی را بر روی قالپاق ماشین کشیده که رفقای آتشین باید از آن در موزه مراقبت کنند. بخش دوم: کامیون غذا که به مردم محله خوراکی های خوشمزه می دهد در جاده کوهستانی گیر کرده و رفقای آتشین باید به او کمک کنند.
قسمت ۳ info
بخش اول: رفقای آتشین بدنبال ساخت محلی برای جلسه خود هستند، اما ایده های مختلف آنها کار را سخت می کند. بخش دوم: پیستون ماشین جیدن به اشتباه یک ماشین فراری از دست پلیس را آزاد می کند، رفقای آتشین با هم همکاری می کنند تا اشتباه پیستون را جبران کنند.
قسمت ۴ info
بخش اول: ویولت به همراه مادر و خاله اش که امدادگر هستند به پیک نیک می رود، اما برای خانواده اش ماموریت فوری پیش می آید و ویولت ناراحت می شود و... بخش دوم: اکسل ماشین ویولت در مسابقه سریع ترین ماشین استرس و ترس از باخت پیدا می کند اما رفقای آتشین به او برای نترسیدن کمک می کنند.
قسمت ۵ info
بخش اول: برخی از دوستان رفقای آتشین تلاش می کنند تا ارائه رفقای آتشین را ترسناک جلوه دهند اما این کار نتیجه عکس می دهد. بخش دوم: شخصی در حال دزدیدن آبنبات های رفقای آتشین هست و بچه ها بدنبال او می گردند.
قسمت ۶ info
بخش اول: از آنجایی که جازی خواهر کوچک جیدن دوست دارد وسایل او را بردارد، جیدن او را متهم می‌کند که عینک‌های ویژه‌اش را که گم شده است، را او برداشته، اما جازی انکار می‌کند. بخش دوم: کارلی می‌خواهد به باشگاه خودروهای نجات ملحق شود، اما یکی از اعضا به ویژگی‌های او شک دارد.
قسمت ۷ info
بخش اول: ایگی و راد روی یک طاقچه باریک می افتند و رفقای آتشی باید یاد بگیرند که کارها را به روش ایمن انجام دهند تا بتوانند آنها را نجات دهند. بخش دوم: قلعه بازی در پارک آتش می گیرد و بو می داند که رفقای آتشی می توانند آن را خاموش کنند.
قسمت ۸ info
بخش اول: ژوئن، خبرنگار کودک پس از گزارش دیدن یک افسانه شهری در مدرسه مشهور می شود. بخش دوم: رفقای آتشی یک وسیله غول پیکر برای شاد کردن کودکان در بیمارستان ایجاد می کند.
قسمت ۹ info
بخش اول: ایگی و راد زمانی که طوفان باعث خاموشی برق می شود، به کمک رفقای آتشی نیاز دارند. بخش دوم: فلش تخم های مارمولک خوشکل را پیدا می کند، اما باید آرام باشد تا آنها را به پناهگاه خزندگان ببرد که بچه های مارمولک آسیبی نبینند.
قسمت ۱۰ info
بخش اول: وقتی گیربکس گروو توسط وین و وایلی رایلی دزدیده شد، رفقای آتشین باید آن را نجات دهند. بخش دوم: پیستون سعی می کند پارکور یاد بگیره تا قهرمان خود را تحت تاثیر قرار بده.
قسمت ۱۱ info
بخش اول: وایولت سعی می کند بچه گربه قهرمان خود را از یک رمپ بلند نجات دهد. بخش دوم: بو و فلش بیرون می روند و پس از بلند شدن طوفان به دنبال نجات می گردند.
قسمت ۱۲ info
بخش اول: بو موفق به تماشای یک خودروی خردسال نمی شود و هر دو در نهایت روی یک قایق در نهر گیر می کنند. بخش دوم: پیستون باید بر ترس خود از کامیون های هیولاهای افسانه ای غلبه کند تا دوستان از دست رفته خود را نجات دهد.
قسمت ۱۳ info
بو می خواهد در مسابقه سالانه کریسمس ماشین سورتمه برنده شود تا جایزه را به پدرش تقدیم کند.
قسمت ۱۴ info
بخش اول: هنگامی که اکسل شروع به استفاده از آژیر خود می کند تا ترافیک را برای موارد غیر اضطراری باز کند، او تلاش می کند تا ماشین های دیگر در جاده به تصمیمات او اعتماد کنند. بخش دوم: جیدن در محل کار مورد علاقه پدرش که یک پلیس راهنمایی و رانندگی است به او می پیوندد.
قسمت ۱۵ info
بخش اول: بو متوجه می‌شود که بیشتر از آنچه که فکر می‌کرد با پدربزرگش میتونه دوست باشه. بخش دوم: پس از بیدار ماندن تمام شب، بو و فلش تلاشی برای نجات مربی انجام می‌دهند.
قسمت ۱۶ info
بخش اول: پیستون سعی می کند درس رانندگی بدهد، اما برای تدریس به تنهایی تلاش می کند و باید کمک بخواهد. بخش دوم: جزی ، رفقای آتشی را به ماجراجویی در دنیای خیالی خود، (سرزمین جزی) می برد.
قسمت ۱۷ info
بخش اول: بو فراموش می کند که به توله سگش غذا بدهد، که همین باعث می شود توله گرسنه به محل ساخت غذای سگ برود ، جایی که او گرفتار می شود. بخش دوم: باز هم وین و وایلی به سراغ کامیون بستنی برای دزدی می روند اما رفقای آتشین جلوی آنها را می گیرند.
قسمت ۱۸ info
بخش اول: اکسل این وظیفه را بر عهده می گیرد که یک خودرو کوچیک را ردیابی کند و او را متقاعد کند که برای جراحی به بیمارستان برگرداند. بخش دوم: رفقای آتشی کشف می‌کنند که چه کسی خانه‌های سگ‌های اطراف شهر را می‌دزدد.
قسمت ۱۹ info
بخش اول: پس از تماشای یک اجرای نمایشی سرگرم کننده، جزی قول می‌دهد تا ثابت کند که آماده است تا یک نفر اصلی در گروه نمایشی باشد. بخش دوم: پیستون همه حیوانات را دوست دارد تا اینکه با ایگوانای حیوان خانگی پاو، آشنا شد.
قسمت ۲۰ info
بخش اول: هنگامی که بارش شدید باران در شهر باعث ایجاد سیل می شود، شهر تخلیه می شود و فایربادها به سرآشپز آل و سرآشپز پاوانی و دوک داکباس برای رساندن وعده های غذایی به افراد تخلیه شده در مرکز تفریحی شهر کمک می کنند. بخش دوم: با افزایش سطح آب در پناهگاه، فایربادز باید راهی برای فرار افراد تخلیه شده پیدا کند.
قسمت ۲۱ info
بخش اول: شهردار به رفقای آتشین پیشنهاد یک اجرا با موضوع ایمنی را می دهد. بخش دوم: ویولت می خواهد به همراه مادر و خاله اش در روزی که تعطیل هست تفریح کند که اتفاقات غیر منتظره ای می افتد.
قسمت ۲۲ info
بخش اول: ویولت باید سعی کند الگوی خوبی برای بچه ها باشد. بخش دوم: رفقای آتشین قرار می شود یک شیفت 24 ساعته را در مرکز آتش نشانی بگذرانند که اتفاق جالبی میفتند.
قسمت ۲۳ info
بخش اول: یکی از دوستان رفقای آتشین برای اجرا در نمایش از نقشی که دارد ناراحت است. بخش دوم: جیدن سرما خورده اما خیلی به حرف مادرش برای ماندن در خانه و استراحت کردن گوش نمی دهد که موجب سرماخوردگی بقیه می شود.
قسمت ۲۴ info
بخش اول: فلش تلاش می کند تا در روز تولد بو کادوی خوبی به او بدهد ولی خرابکاری می کند. بخش دوم: اکسل تحت تاثیر فضای مجازی از هدف اصلی خود مقداری دور می شود.
قسمت ۲۵ info
پسر بچه ای به نام بو به همراه ویولت و جیدن با ماشین های سخنگوی خود دنبال کمک به هم محله ای های خود هستند، هرکدام از آنها با توجه به شغل والدینشان بدنبال انجام کارهای بزرگترها هستند، آنها یک گروه قوی و متحد را تشکیل داده اند که در هر قسمت اتفاقات جالبی رخ می دهد.
دیدگاه‌های رفقای آتشین فصل اول قسمت ۲۰
نظری برای این قسمت ثبت نشده است